تا به حال کسی از سرقت علمی غربی ها، صحبت به میان نیاورده! در حالی آنها همیشه صحبت از کپی رایت می کنند. بزرگترین سرقت علمی انها این است که: معارف و معجزات علمی قران را، بنام خودشان ثبت کرده اند. در همایش معجزات قرانی در دانشگاه شهید بهشتی، گفته شد که اگر همه پزشکان جهان جمع شوند، نمی توانند بهتر از قران مراحل تولد انسان را توصیف کنند! فاصله سال نوری برای ستارگان نیز، در نهج البلاغه در تفسیرز آیات قران گفته شده! این ها فقط دو نمونه از علومی است که بشر، در خال خاضر به آن دست یافته است. در حالیکه همه آنها قبلا گفته شده! لذا هرگونه تئوری پردازی بنام دانشمندان غربی، سرقت علمی محسوب می شود. خلفا و پادشاهان که حق پیامبر و ائمه را غصب کردند، در ابتدا فقط قدرت را می دیدند. لذا به زور در مسند نشستند، انان را خانه نشین نمودند. اما بعد متوجه شدند که اینها، خزائن علم ودانش و مرکز و مرجع مردم هستند. لذا با دعوت از برخی عناصر مسئله دار، خواستند نشان دهند که نه تنها به قدرت ی: پیامبر اسلام و ائمه نیازی ندارند، و میتوانند بجای انها حکومت کنند، بلکه نیازی به علم و دانش آنها هم ندارند. لذا فیلسوفان و دانشمندان را به دربار فراخوان دادند! برای خود کتابحانه و دانشگاه درست کردند، که مناظرات مهم امام رضا ع در این باب، گویای عمق فاجعه است. از یونان و روم و جاهای دیگر، دانشمندان را دعوت کردند، تا با علوم جدیده! مقابل ائمه بایستند. ولی تا موقعی که امامان زنده بودند، این موضوع اتفاق نیافتاد، زیرا که همه مناظره به شکست می انجامید. اولین خیانت را به علوم اسلامی و قرانی، ابن مسکویه کرد که هر چه خود می خواست، بنام ارسطوی بچه باز و یا افلاطون خیالاتی نوشت. او چنان ماهرانه این کار را کرد، که مردم امروزه هم فکر می کنند: در زمان ارسطو چاپخانه های بزرگی بوده، و کتب زیادی از انان چاپ شده! در حالیکه چاپ کتاب و حتی اختراع کاغذ، بعد از او بوده! با حمله مغولها و سوزاندن کتابخانه ها، بهانه به دست آمد تا دانشمندان، کتب و جان خود را بردارند، و راهی دیار فرنگ شوند. نمونه آن سعدی است که: درست زمان حمله مغول به شیراز، در حلب سوریه زندگی مخفی داشت. و این زمینه را فراهم کرد، تا اروپایی ها رنسانس کنند، و دانش ایرانیان را بنام خود ثبت نمایند. آنها به دروغ تفکرات کلیسایی قرون وسطی را، به مسلمانان نسبت داده، و تفکرات شیعه را بنام خودشان ثبت کردند. در حالیکه فارابی و خیام گردش ستارگان، و منظومه شمسی را درس می دادند، آنها گفتند اولین بار گالیله به کروی بودن زمین پی برد! یا کوپرنیک و دیگران از افتادن سیب! قانون جاذبه را کشف کردند، و یا انیشتین مسئله نسبیت را مطرح کرد. لذا یک بار برای همیشه باید: دانشمندان ما بدانند که علم از قرن نوزدهم شروع نشده! بلکه همه آنها از قبل وجود داشته. زیرا دلیل نمی شود: چون غرب درسال 2000متوجه شده که: سرعت نور زیاد است. نور از او تشکر کند و بگوید: من تا بحال این سرعت را نداشتم! از شما ممنونم که به من سرعت دادید! یا اتم بگوید خوب شد شما، مطرح کردید و الا این انرژی هسته ای را، من قبلا نداشتم. لذا تمام نظریات باید مع شود، زیرا که اساس آن دروغ پردازی است. آنها ابتدا به دروغ می گویند که: شیعه معتقد است زیر زمین آب است، و یک ماهی در ان است! یا اینگه کل زمین روی شاخ گاو می چرخد! بعد آن را رد می کنند. که نه اثبات و نه رد آن، به شیعه و قران و اسلام مربوط نمی شود. وقتی پیامبر به معراج رفت، با سرعت نور(توسط براق) رفت و برگشت. هنوز کوزه ای که هنگام رفتن، پایش به ان زده بود، به زمین نخورده، یعنی زمان برایش صفر شده بود.
scientific theft
So far no one has spoken about Western scientific theft! While they are always talking about copyright. Their biggest scientific theft is that: They have recorded the Quranic science and miracles in their own name. At the Qur'anic Miracle Conference at Shahid Beheshti University, it was said that if all the world's doctors were gathered, they could not better describe the human birth process than the Koran! The light-year distance for the stars is also mentioned in Nahj al-Balagha in the interpretation of the Qur'anic verses! These are just two examples of the sciences that human beings have attained. While they have all been told! Therefore, any theorizing of Western scientists is considered a scientific theft. The caliphs and kings, who usurped the right of the Prophet and the Imams, only saw power at first. So they were forced to sit in the chair, and they made it home. But then they found out that they were the treasures of science and the center and reference of the people. So by inviting some questionable elements, they wanted to show that they need not only political power: the Prophet of Islam and the Imams, and can govern instead, they do not need their science. So they called philosophers and scientists to court! They wrote for themselves and the university, which imam Reza 's important debates in this regard illustrate the depth of the disaster. From Greece, Rome, and elsewhere, they invited scientists to come up with new sciences! Stand in front of the Imams. But it didn't happen as long as the imams were alive, because all the debates would fail. The first betrayal to the Islamic and Qur'anic sciences was by Ibn Maskawayh, who wrote whatever he wished, a childlike Aristotle or Plato. He did it so skillfully that people still think today: there were large printing houses in Aristotle's day, and many books were printed! While printing books and even inventing paper was after him! With the Mongol invasion and the burning of libraries, an excuse was made for scientists to take their books and lives and make their way to hell. An example is Saadi: He had a secret life in Aleppo at the time of the Mongol invasion of Shiraz. And it set the stage for the Europeans to renaissance, and to register Iranian knowledge in their own name. They falsely attributed medieval church thought to Muslims, and recorded Shia thought in their own name. While Farabi and Khayyam taught the circulation of stars, and the solar system, they said that Galileo first realized that the earth was spherical! Or Copernicus and others from falling apples! The law of attraction was discovered, or Einstein raised the problem of relativity. So once and for all: Our scientists know that science has not begun in the 19th century! Rather, they all existed already. For no reason: Because the West realized in 2000: the speed of light is high. Noor thanks him and says: I haven't had the speed so far! Thank you for speeding me up! Or the atom says you did well, and then I didn't have that nuclear energy before. Therefore, all theories must be reversed because they are based on lies. They first lie: The Shiites believe the underground is water, and there is a fish! Or else the whole earth spins on a cow's horn! Then they reject it. Neither proof nor rejection is related to Shia, Qur'an and Islam. When the Prophet ascended to Ascension, he traveled at the speed of light (by light). Still, the jar he had left on his feet had not fallen to the ground, meaning his time was zero.
ادامه مطلب
درباره این سایت